سایت عاشقانه
دلنوشته های آرش آریایی
کابوس تنهایی


صدایت طنین صداقت را موج می انداخت و من به این طنین گوش سپردم و آن را حقیقتی ناب تصور می کردم.

اما افسوس نمی دانستم نقاب چهره ات دروغهایت را فریاد می زند و طنین صداقتت را به تاراج می برد.

آن زمان که حس می کردم صداقتت معنای دوم عاطفه درونت شده است نبض احساس قلبم را به آن وصل کردم تا شاید لحظه های تردید این زندگی 2 روز را با تو،در کنار تو بگذرانم،

اما دریغا ندانستم که این زندگی 2 روز کابوس تنهایی مرا رقم می زند 

رؤیای شبانه


 

چشمانم را فرو می بندم غرق می شوم در رؤیایی شبانه

 ناگاه می بینم پولکی از جنس ستاره ریخته بر گیسوان سیاه این عاشقانه

 آسمان جشن رنگی می گیرد در این سرور نور افشان

 ستارگان دنباله دار هل هله می کنند در این رسم رندان

 می آید از کهکشان شاهزاده ای با اسب سپید

 بر سر اسبش شاخ سپیدی از جنس حریر

 می رسد قلبش به نزدیکی قلب آن تازه عروس

 تیر 2 شاخه ای می خورد بر قلب آن 2 عاشق ونوس

 بعد از آن عشق رخ می نماید از آسمان

 زمینی می شود آن عشق بی نشان

 بر زمین که می رسد دگر نشانی از حقیقت نیست

سنبل وفا ترک می خورد و شروعی از رفاقت نیست

 به ناگاه لرزه ای رعشه می زند بر وجودم

 بیدارم می کند کابوس سیاه ظلمت گونه ی بی فروغم

 حسی به من می گوید آن همه خواب بود

 آن خوشبختی و جشن ستاره ها و سپیدی شنل فقط توهم یک رؤیا بود

 تیر 2 شاخه ای نیست بر قلب آن 2 عاشق اسیر

 آن همه فقط بود یک کابوس،کابوس رؤیایی نفس گیر

 پس از آن سوگند می خورم که نباشم در رؤیا

 جویای حقیقت باشم حتی اگر تلخ باشد در این دنیا     

همسفر زندگی


تو میروی و من از او میخواهم

که تو به سلامت بازایی

تو میروی تا به مقصد برسانی از ره مانده هایی را که چشم به دستان تو دارند

تا به مقصد رسانیشان و من چشم انتظار این هستم که کی تو به مقصد من رسی

ثانیه ثانیه های نبودنت از پروردگارم  تمنای دیدار تو را دارم

همدم زحمت کش من تمام تلاشم را میکنم

تا فقط من و وجود من طنین انداز ارامش در وجود تو باشد 

جاده


درتو ای شروع بی پایان چیست  که  سکوتت  غوغای درون مرا تسکین  میدهد

انگار که همدرد منی میخواهم  تا هر جا که ادامه داری در تو بتازم بدون رسیدن به هیچ مرزی هم زبان من نیستی

ولی گویی گوشی شنوا داری برای شنیدن غصه های من که درهیاهوی کوچه و بازار چنین چیزی را نیافته ام.

 

نام زندگی


 
پس اين ها همه اسمش زندگي است
 
دلتنگي ها دل خموشي ها ثانيه ها دقيقه ها
 
حتي اگر تعدادشان به دو برابر آن رقمي كه برايت نوشته ام برسد
 
ما زنده ايم چون بيداريم
 
ما زنده ايم چون مي خوابيم
 
و رستگار و سعادتمنديم
 
زيرا هنوز بر گستره ويرانه هاي وجودمان پانشيني
 
براي گنجشك عشق باقي گذاشته ايم
 
خوشبختيم زيرا ....
 
 
حسین پناهی

SEO Reports for asheqane.ir
تعداد صفحات 352 صفحه قبل 1 ... 322 323 324 325 326 ... 352 صفحه بعد